شناساییهای زیرسطحی جهت اجرای پایدارسازی گود به روش میخکوبی یا نیلینگ(nailing)
اهداف شناسایی زیرسطحی، تعیین و تثبیت شرایط زیرسطحی منطقه و تعیین دست خوردگی و گسترش جانبی و فضایی خاک در محل پروژه میخکوبی (یا نیلینگ) میباشد. بررسیهای زیرسطحی معمولاً شامل موارد زیر میباشند:
- آزمایشهای درجا از خصوصیات سنگ یا خاک
- بازیابی نمونه های خاک یا سنگ برای طبقهبندی چشمی و یا آزمایشهای آزمایشگاهی
- مشخصات چینهشناسی زمین
- شناسایی و ملاحظه موقعیت آب زیرزمینی
خصوصیات سنگ یا خاک که با آزمایشهای آزمایشگاهی یا درجا سعی در تعیین آنها داریم، از این قرار میباشند: طبقه بندی خاک، پارامترهای شاخص، مقاومت، تراکمپذیری، و پتانسیل خوردگی.
همچنین، تعیین موقعیت و طبیعت آب زیرزمینی در پروژههای دیوار میخکوبی (یا نیلینگ) مهم میباشد، چرا که اگر تراز آب زیرزمینی بالا باشد، اجرای این سیستم دشوار و پر هزینه میگردد.
- آزمایشهای درجا و نمونه گیری
- حفاری
نمونه گیری و آزمایشهای محلی لازم برای طراحی دیوارهای میخکوبی (یا نیلینگ) اغلب همراه با حفاری اکتشافی اجرا میشوند. حفاری اطلاعات زیر را تامین میکند:
- عدد SPT – “N”، در کلاسبندی خاک و چینه شناسی زمین کاربرد دارد.
- نمونههای دست خورد و دست نخورده
- ملاحظات آب زیرزمینی
نوع، تعداد، موقعیت و عمق حفاریها، بواسطه مراحل پروژه (مثلاً، مطالعات امکانپذیری، طراحی اولیه یا نهایی)، موجودیت دادههای ژئوتکنیکی، تغییرات شرایط زیرسطحی و سایر محدودیتهای پروژه دیکته میشود. شکل 1میتواند بعنوان یک راهنمای اولیه طراحان را در تعیین تعداد، موقعیت و تواتر حفاریها کمک کند. در دیوارهای میخکوبی (یا نیلینگ) با طول بیشتر از 30 متر، حفاری بایستی بین 30 تا 60 متر در امتداد سنترلاین پیشنهادی دیوار اجرا شود.
حفاری در جلو و پشت دیوار میخکوبی یا نیلینگ شونده پیشنهادی لازم میباشد. حفاریهای پشت دیوار میخکوبی یا نیلینگ شونده بایستی در فاصلهای بین 1 تا 5/1 برابر ارتفاع دیوار میخکوبی (یا نیلینگ) شونده و با فواصلی در حدود 45 متر از یکدیگر در امتداد دیوار انجام شوند. اگر زمین پشت دیوار میخکوبی شونده پیشنهادی شیبدار باشد، انتظار میرود که توده محتمل لغزشی پشت دیوار نسبت به توده لغزشی زمین افقی، بزرگتر باشد. بنابراین حفاری پشت دیوار بایستی در فاصله دورتری از دیوار، تقریباً بین 5/1 تا 2 برابر ارتفاع دیوار میخکوبی شونده انجام شود. حفاریهای جلوی دیوار بایستی در فاصله بیش از 75/0 برابر ارتفاع دیوار و با فواصل در حدود 60 متر از یکدیگر در امتداد دیوار انجام شوند.
عمق حفاریها بایستی بر اساس مکانیزمهای کنترل پایداری دیوار میخکوبی (یا نیلینگ) شونده و بر اساس جنبه های زیرسطحی موثر بر عملکرد طبیعی دیوار، انتخاب شود. حفاری حداقل بایستی به اندازه یک ارتفاع کامل، پایینتر از تراز کف خاکبرداری ادامه یابد (شکل 1). زمانیکه خاکهای با تراکمپذیری بالا (مثلاً، خاک ریزدانه نرم و خیلی نرم، سیلتهای ارگانیک و خاکهای نباتی) در محل پروژه، پشت یا زیر دیوار میخکوبی (یا نیلینگ) شونده پیشنهادی وجود داشته باشند، عمق حفاری بیشتر میشود. در صورت حضور خاکهای عمیق، اشباع و غیر چسبنده پشت یا زیر دیوار پیشنهادی و لزوم ارزیابی پتانسیل روانگرایی به خاطر خطر لرزهای، ممکن است عمق حفاری لازم برای پروژههای میخکوبی (یا نیلینگ) دیوار بیشتر گردد. در مواردی که تقویت لرزهای مدنظر باشد، بویژه در خاکهای عمیق و نرم، ممکن است نیاز به بررسیهای زیرسطحی عمیقتری باشد. اگر در عمق انتخابی با سنگ مواجه شدیم، برای بررسی طبیعت سنگ و پیوستگی آن، بایستی حداقل یک مغزه 3 متری، متشکل از دو قطعه 5/1 متری گرفته شود.
شکل 1. آرایش مقدماتی گمانه های مطالعات ژئوتکنیکی برای سیستم میخکوبی (یا نیلینگ) دیوار
جدول 1 بطور خلاصه، پروسههای ژئوتکنیکی معمول و آزمایشهای درجا مورد استفاده در بررسیهای محلی دیوار میخکوبی (یا نیلینگ) را نشان میدهد. این جدول پروسههای محلی و آزمایشهای درجا را لیست کرده و استانداردهای ASTM مربوطه، منابع اداره بزرگ راههای آمریکا، کاربریهای نوع خاک، و شرح خلاصهای از اطلاعات و خصوصیات بدست آمده از این فعالیتهای محلی را ارائه میکند.
جدول1. پروسهها و آزمایشهای معمول ژئوتکنیکی درجا | |||||
فعالیت | منابع استاندارد FHWA 1 | مناسب برای | غیر مناسب برای | حاصل از | |
پروسههای محلی | محافظت و انتقال نمونههای خاک | ASTM D4220-95 | همه | NA | نمونهها |
نمونهگیری جدار نازک | ASTM D1587-00 | رسها، سیلتها | ماسه، شن | نمونههای دست نخورده | |
اکتشافات زیرسطحی
(خاک و سنگ) |
ASTM D5434-97 | همه | NA | متغیر | |
آزمایشهای درجا | آزمایش نفوذ استاندارد
(SPT) |
ASTM D1568-99
ASTM D6066-96el 5 |
ماسه، سیلت | (2) | چینهشناسی، مقادیر SPT، دانسیته نسبی، آب زیرزمینی، نمونهها |
آزمایش نفوذ مخروط (CPT) | ASTM D5778-95 Briaud (1992) | ماسه، سیلت، و رس | شن، ماسههای حاوی لاشه سنگ | چینهشناسی پیوسته، نوع خاک، مقاومت، دانسیته نسبی،K0 3، فشار حفرهای | |
آزمایش برش پره در محل (VST) | ASTM D2573-94 | رس نرم تا متوسط | ماسه و شن | مقاومت برشی زهکشی نشده | |
آزمایش پرسیومتر (PMT) | ASTM D4719-00
Briaud (1989) |
سنگ نرم، ماسه متراکم، رس غیر حساس، شن و تیل | رسهای نرم، ماسه و سیلت سست | نوع خاک، مقاومت،K0 3، OCR 4، تراکمپذیری، مدول خاک | |
آزمایش دیلاتومتر صفحه تخت (DMT) | ASTM D6635-01
Briaud and Miran (1992) |
ماسه و رس | شن | نوع خاک، K0، OCR، مقاومت برشی زهکشی نشده، مدول خاک | |
نکات:
1. استانداردها را میتوان از ASTM (2002) بدست آورد. همچنین, Arman et al (1997) and Sabatini et al (2002) مباحث عمومی را درباره این پروسههای محلی ارائه میکنند. 2. SPT را میتوان با یکسری محدودیتها در خاکهای رسی و شنی نیز بکار برد. 3. K0، ضریب فشار جانبی خاک در حال سکون میباشد. 4. OCR نسبت بیش تحکیمی میباشد. 5. ASTM D6066-96el برای استفاده SPT در ارزیابی مقاومت روانگرایی میباشد. |
- آزمایش نفوذ استاندارد
آزمایش نفوذ استاندارد (SPT) یک تکنیک مقبول و مورد پسند برای ارزیابی شرایط محلی دیوار میخکوبی (یا نیلینگ) شونده میباشد. در پروژههای میخکوبی (یا نیلینگ) خاک نیز، آزمایش نفوذ استاندارد بطور گسترده در تکنیکهای اکتشافی بکار گرفته شده است. و از آنجا که اغلب دیوارهای میخکوبی (یا نیلینگ) در ایالات متحده در خاکهای غیر چسبنده ساخته شدهاند، به همین دلیل آزمایش نفوذ استاندارد معمولاً نتایجی مفید و کاربردی را حاصل کرده است.
آزمایش نفوذ استاندارد مقادیر عدد SPT را تامین میکند، که همان تعداد ضربات، Nmeas، لازم برای راندن یک نمونهگیر استاندارد Split-Spoon (قاشقی-دوتکه) تا عمق 300 میلیمتری در کف گمانه میباشد. مقادیر SPT را میتوان در تعیین امکانپذیری طرح سیستم میخکوبی (یا نیلینگ) دیوار استفاده کرد. در طی دهههای گذشته چندین رابطه (correlation) بین عدد “N” و خصوصیات مهندسی خاک توسعه یافته است.
آزمایش نفوذ استاندارد همچنین برای بدست آوردن نمونههای دست خورده از زیرسطح زمین، معمولاً در اعماق قائم 5/1 تا 3 متری استفاده میشود. در لایه های با خاک نرم یا سست، یا زمانیکه با سایر ویژگیهای خاص توجه مواجه شویم (مثلاً، لنزهای خاکی و شرایط بسیار ناهمگن)، نمونه گیری بایستی ادامه داده شود. آزمایش نفوذ استاندارد شناخت مناسبی از دانسیته نسبی خاکهای غیر چسبندی به ما میدهد (جدول 2). همچنین علیرغم برخی محدودیتها، قادر به ارزیابی ثبات و استحکام خاکهای ریزدانه (جدول 3) میباشد.
جدول 2. دانسیته خاکهای غیر چسبنده بر اساس مقادیر SPT | |
دانسیته نسبی | SPT Nmeas (blows/300 mm or blows/ft) |
خیلی سست | 4 – 0 |
سست | 10 – 5 |
تراکم متوسط | 30 – 11 |
متراکم | 50 – 31 |
خیلی متراکم | 51 و بیشتر |
منبع : Terzaghi et al .1996 |
جدول 3. استحکام خاکهای ریزدانه بر اساس مقادیر SPT | |
استحکام | SPT Nmeas (blows/300 mm or blows/ft) |
خیلی نرم | 1 – 0 |
نرم | 4 – 2 |
سفت متوسط | 8 – 5 |
سفت | 15 – 9 |
خیلی سفت | 30 – 16 |
سخت | 60 – 31 |
خیلی سخت | 61 و بیشتر |
برای لحاظ نمودن عوامل متعدد مرتبط با تاثیر و کفایت انرژی و متغیرهای وابسته به نحوه اجرای آزمایش، یکسری ضرایب اصلاحی به تعداد ضربات شمرده شده، Nmeas، اعمال میشود. مقادیر اصلاح شده، N60، برای انرژی60% بدست میآیند. N60 به قرار زیر تعریف میشود:
رابطه 3-1 |
جاییکه: “CE” برای کفایت انرژی اصلاحی،”CB” برای قطر گمانه، “CS” برای روش نمونه گیری، و “CR” برای طول میله حفاری (rod) میباشند. یاباتینی و همکارانش خلاصهای از این ضرائب اصلاحی را ارائه میکنند.
برای منظور نمودن افزایش مقادیر “N” توام با افزایش فشار سربار در مصالح همگن، معمولاً عدد اصلاح شده N60، نسبت به یک فشار سربار موثر مرجع، نرمالیزه میشود. فشار سربار موثر مرجع برابر با یک اتمسفر یا تقریباً 100 کیلوپاسکال است (تقریباً 1 تن بر فوت مربع [tsf]). تعداد ضربات نرمالیزه شده اصلاحی یا همان “(N1)60” از رابطه زیر بدست میآید:
رابطه 3-2 |
جاییکه “CN” ضریب نرمالیزاسیون فشار سربار موثر میباشد و از رابطه زیر محاسبه میشود:
رابطه 3-3 |
جاییکه “σ΄νo” فشار موثر قائم در عمق آزمایش SPT در حین آزمایش (در همان واحد Pa) میباشد و توان “n” در رسها برابر با “1” و در ماسه ها برابر با “5/0” میباشد. (بهSabatini et al., 2002 ، بخش منابع CN رجوع کنید). با کمی اصلاحات در مقادیر SPT، ارزیابی پارامترهای مقاومت برشی خاکهای غیر چسبنده و ریزدانه میسر است. این اصلاحات در بخشهای بعدی ارائه میشوند.
- نمونه گیری
نمونههای بدست آمده از نمونه گیر SPT دست خورده میباشند و فقط برای طبقه بندی خاک و برخی آزمایشهای آزمایشگاهی، از جمله دانهبندی (آنالیز الکها)، میزان ریزدانهها، میزان رطوبت طبیعی، حدود اتربرگ، وزن مخصوص جامد، میزان مواد آلی، و آزمایش مقاومت فشاری محدود نشده مناسب میباشند. همچنین نمونه های چنگکی بدست آمده از برش گمانه، چاله های آزمایش، و خاکبرداریهای آزمایشی، را میتوان برای طبقه بندی خاک و تعیین پارامترهای شاخص در آزمایشگاه استفاده نمود، بشرطی که میزان رطوبت درجا در طی نمونه گیری و انتقال نمونه ثابت مانده باشد.
نمونههای SPT نبایستی در آزمایشهای مقاومت و تراکمپذیری استفاده شوند. چرا که نسبت ضخامت جداره به قطر نمونه گیر SPT بزرگ است و منجر به دست خوردگی زیادی در نمونههای خاکی شده و خاک از یک طرف (انتهای پایینی نمونه گیر (کفشک)) بیرون زده و از طرف دیگر بداخل نمونه گیر رانده میشود. از آنجا که مقاومت برشی و تراکمپذیری خاکهای ریز دانه بسیار تحت تاثیر دست خوردگی نمونه میباشد، نمونه های بدست آمده از نمونه گیر قاشقی دو تکه (SPT) استاندارد برای آزمایشهای آزمایشگاهی مقاومت برشی و تراکمپذیری خاک نامناسب میباشند. جهت تهیه نمونه خاک ریزدانه برای آزمایشهای آزمایشگاهی مقاومت برشی و تراکمپذیری، بایستی بجای SPT از نمونه گیرهای جدار نازک (بدون ایجاد دست خوردگی)، من جمله نمونه گیر جدارنازک (Shelby) با قطر خارجی OD =76 mmاستفاده نمود.
- تکنیکهای مختلف آزمایشهای درجا
همانطور که قبلاً اشاره شد، SPT برای ارزیابی استحکام و مقاومت برشی خاکهای ریزدانه مناسب نمیباشد. برای ارزیابی محلی مقاومت برشی زهکشی نشده “SU” خاکهای ریزدانه، بایستی از آزمایشهای درجا از جمله آزمایش نفوذ مخروط (CPT)، آزمایش برش پره برجا (VST)، آزمایش دیلاتومتر صفحه تخت (DMT)، و آزمایش پرسیومتر (PMT) استفاده نمود.
CPT که با عنوان آزمایش ” نفوذ مخروط” نیز شناخته شده است، به یک تکنیک محلی رایج برای ارزیابی خاک تبدیل شده است. CPT ابزاری ارزشمند میباشد که امکان ارزیابی سریع و اقتصادی پروفیل زیرسطحی خاک را میسر میسازد. پیوستگی پروفیلهای خاکی بدست آمده از CPT، امکان شناسایی لایه های نازک خاکی را فراهم میآورد که شناسایی آنها در یک توده خاک نسبتاً همگن مشکل میباشد. این مزیت، مخصوصاً زمانی مفید میباشد که قصد بررسی حضور لایه های نازک خاک ضعیف را داریم که موجب ارتقاء ناپایداری پشت دیوار میخکوبی (یا نیلینگ) شده میگردند. بطور کلی، CPT اقتصادیتر و سریعتر از SPT میباشد. عیب عمده این تکنیک آن است که نمیتوان نمونه هایش را بازسازی نمود. همچنین، بنظر میرسد که نتوان CPT را در خاکهای شنی و لاشه سنگ اجرا نمود.
برای پروژههای بزرگ، استفاده از CPT مورد توجه میباشد به خاطر آنکه اطلاعات ژئوتکنیکی بیشتری را با صرف هزینههای کمتر نسبت به حفاریهای مرسوم تامین میکند. در مرحله اول، استفاده از CPT، ترسیم سریع چینهشناسی خاک و شناسایی سریع کاستیهای بالقوه لایه ها را مقدور میسازد (مثلاً، مقاومت پایین یا تراکمپذیری بالا) که میتوانند در طراحی موثر باشند. چینه شناسی اولیه مبتنی بر CPT میتواند به تعیین موقعیت بخشهایی که نمونه های دست خورده خاک بایستی از آنجا بدست آیند، کمک کند. در مرحله دوم، حفاری صورت گرفته و نمونه ها فقط از اعماق مد نظر اخذ میشوند. با استفاده از این استراتژی شناسایی دو مرحلهای، نمونه گیری بهینه شده و تعداد نمونه ها کاهش مییابد.
- چاله زنی آزمایشی
در پروژههای میخکوبی (یا نیلینگ) دیوار، استفاده از چالههای آزمایشی (در مناطق مسطح یا خاکبرداری آزمایشی در زمینهای شیبدار) میتواند بسیار مفید باشد. چاله های آزمایشی نسبتاً گران بوده و میتوانند به ارزیابی ایستایی جبهه حفاری (بدون مهاربندی و نگهداری) و نیز تعیین امکانپذیری سیستم میخکوبی (یا نیلینگ) خاک در آن محل کمک کنند. چالههای آزمایشی بایستی تقریباً 6 تا 8 متر طول و 2 تا 5/2 متر عمق داشته باشند و بایستی موازی با رویه دیوار پیشنهادی و در جلوی آن حفاری شوند. برای ارزیابی زمان ایستایی حفاری در دیوار میخکوبی (یا نیلینگ)، چالههای آزمایشی بایستی بمدت 3 تا 4 روز باز گذارده شوند. بازرسی روزانه چاله های آزمایشی حفاری توصیه شده است.
- چینه شناسی خاک
زمانیکه اطلاعات کافی از حفاریها و آزمایشهای محلی در دست باشد، مهم است که چینه شناسی زمین را تهیه نموده و تغییرات فضایی مهم در شرایط زیرسطحی که میتواند در طراحی و ساخت دیوار میخکوبی (یا نیلینگ) تاثیر گذار باشد، شناسایی کنیم. تهیه چینه شناسی محل برای دیوار میخکوبی (یا نیلینگ) حیاتی میباشد، چونکه طبیعت، اندازه و وسعت و دستخوردگی لایه های مختلف مشخص کننده روش و تجهیزات حفاری، و سطح محتمل لغزش توده خاک در پشت دیوار بوده و بر روی طول میخ (یا مسلحکننده نیلینگ) تاثیر دارد. شناسایی و تعیین تغییرات شرایط زیرسطحی در یک پلان، بویژه در دیوارهای بلند مهم میباشد، جاییکه احتمال تغییرات قابل ملاحظه شرایط خاک بیشتر است.
اگر دیوار میخکوبی (یا نیلینگ) بطور موضعی و یا کلی در سنگهای زیرین نفوذ کند، بایستی موقعیت تماس بین خاک و سنگ بستر شناسایی شود. شرایط نامشابه زیرسطحی بالا و پایین این سطح تماس بر روی مناسب بودن روشهای حفاری، تجهیزات حفاری، هزینه های ساخت، و طول میخ (یا مسلحکننده نیلینگ) ها تاثیر خواهد گذاشت. انتظار میرود به خاطر مقاومت پیوند بالاتری که در سنگ ایجاد میشود، میخ (یا مسلحکننده نیلینگ) های نفوذ کرده به درون لایه های سنگی (کلی یا موضعی) نسبت به آنهایی که تماماً در خاک قرار دارند، کوتاهتر باشند. اگر میخ (یا مسلحکننده نیلینگ) ها در سنگهای هوازده اجرا شوند، بایستی درجه هوازدگی لایه ها و صفحات ضعیف را شناسایی نمود.
- آب زیرزمینی
حضور آب (تحت شرایط غیر اشباع یا اشباع) در خاکها میتواند جنبههای مختلف طراحی و عملکرد بلند مدت دیوار میخکوبی (یا نیلینگ)، من جمله؛ پایداری خاکبرداریهای موقت نگهداری نشده، پروسههای تزریق، زهکشی، و سایر ملاحظات ساخت و اجرا را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین، حضور آب زیرزمینی و یا مناطق آب زیرزمینی متصل به آبهای سطحی بایستی در طی بررسیهای زیرسطحی شناسایی شود.
عمق آب زیرزمینی بایستی در حین حفاری تعیین شده و بایستی بمدت حداقل 24 ساعت بعد از حفاری نظارت شود. اگر از سیال حفاری استفاده شود، ممکن است تعیین موقعیت تراز آب زیرزمینی در حین حفاری مقدور نباشد. برای خاکهایی که مقدار ریزدانه نسبتاً زیادی دارند، تراز آب زیرزمینی بدست آمده در حین حفاری معمولاً نمیتواند بیانگر سطح پایدار آب زیرزمینی باشد، چرا که تراز آب مشاهده شده به احتمال زیاد تحت تاثیر نفوذپذیری نسبتاً کم خاکهای اطراف میباشد. در این نوع خاکها، راه حل مناسب چندین بار اندازه گیری تراز آب زیرزمینی طی دورههای چند ساعته یا چند روزه میباشد مادامیکه آب زیرزمینی به تراز تعادل خود برسد. در خاکهای با نفوذپذیری خیلی کم، ممکن است دورههای زمانی طولانیتر، بالغ بر چند هفته یا ماه، برای پایدار شدن تراز آب زیرزمینی لازم باشد. در این موارد، میتوان برخی از گمانههای اکتشافی را به پیزومتر تبدیل نمود. هدف ما ارزیابی تراز آبهای فصلی (بالا یا پایین) بوسیله پیزومترها یا چاههای موجود در مجاورت میباشد.
ارزیابی نادرست تراز آب زیرزمینی در حین بررسی محلی میتواند پیامدهای جدی برای هر سیستم حائلی، بویژه در خصوص دیوار میخکوبی (یا نیلینگ) در پی داشته باشد، چونکه این سیستم برای شرایط آب زیرزمینی بالا مناسب نمیباشد. زمانیکه تراز آب زیرزمینی واقعی بالاتر از ارزیابیهای قبلی باشد، ممکن است اصلاحات محلی درجا لازم باشد. در موارد خاص، روی هم رفته ممکن است سیستم میخکوبی (یا نیلینگ) غیر عملی و غیر اقتصادی شناخته شوند.
- آزمایشهای آزمایشگاهی خاک
آزمایشهای آزمایشگاهی روی نمونه های خاکی بازسازی شده، برای تعیین طبقه بندی خاک، خصوصیات شاخص، وزن واحد، مقاومت، و تراکمپذیری اجرا میشوند. جدول 4 آزمایشهای آزمایشگاهی مورد استفاده برای تعیین پارامترهای شاخص و سایر خصوصیات مهندسی خاک، لازم برای طراحی دیوار میخکوبی (یا نیلینگ) را نشان میدهد. همچنین جدول4 استانداردهایASTM و AASHTO این آزمایشها را لیست کرده است. بعلاوه جدول 4 سایر آزمایشها، همچون ارزیابی یخ زدگی خاک، پتانسیل ذوب شدگی، پتانسیل ریزش و پتانسیل تورم، که ممکن است در طراحی برخی دیوارهای میخکوبی (یا نیلینگ) لازم باشند، را ذکر کرده است.
جدول 4. پروسهها و آزمایشهای آزمایشگاهی معمول برای خاکها | ||||
پروسه | نام آزمایش | استاندارد | قابلیت کاربرد | |
ASTM 1 | AASHTO2 | |||
طبقه بندی | تشریح چشمی و دستی و شناسایی خاکها | D2488-00 | — | همه خاکها |
طبقهبندی خاکها بر طبق USCS3 | D2487-00 | M145 | همه خاکها | |
پارامترهای شاخص | آنالیز دانهبندی (با الکها) | D422-63(1998) | T88 | خاک دانهای |
میزان خاک ریزتر از الک شماره 200 | D1140-00 | T11 | مصالح ریزدانه و دانهای | |
میزان رطوبت | D2216-98 | T265 | همه خاکها | |
حدود اتربرگ | D4318-00 | T89 , T90 | خاک ریزدانه | |
میزان خاکهای آلی | D2974-00 | T194 | خاک ریزدانه و اصطکاکی | |
وزن مخصوص جامد خاک | D854-00 | T100 | همه خاکها | |
مقاومت | مقاومت فشاری محدود نشده(UC) | D2166-00 | T208 | خاک ریزدانه |
آزمایش فشاری سه محوری UU | D2850-95 (1999) | T296 | خاک ریزدانه | |
آزمایش فشاری سه محوری CU | D4767-95 | T234 | خاک ریزدانه | |
برش مستقیم
(تحکیم یافته) |
D3080-98 | T236 | ماسه و خاکهای ریزدانه | |
هدایت هیدرولیکی | نفوذپذیری (هد آبی ثابت) | D2434-68 (2000) | T215 | خاکهای دانهای |
تراکمپذیری | تحکیم تک بعدی | D2435-96 | T216 | خاک ریزدانه |
تحکیم تک بعدی
(بارگذاری تنش کنترل شده) |
D4186-89 el (1998) | — | خاک ریزدانه | |
سایر | استعداد ضعیف شدگی ناشی از انجماد- ذوب | D9518-96 (2001) | — | سیلتها |
پتانسیل ریزش | D5333-92 (1996) | — | لس، سیلت | |
پتانسیل تورم | D4546-96 | T258 | خاک ریزدانه |
درج دیدگاه