طراحی لگینگ والهای بین شمعهای نگهبان مورد استفاده در پایدارسازی گود
قوسزدگی خاک بین شمعهای نگهبان مورد استفاده در پایدارسازی گود ها (پایدارسازی گود توسط سازه نگهبانها، نیلینگ، انکراژ، تاپدان و …) که روی لگینگ والها اثر میگذارد معمولا اثری به نام اثر سیلو دارد.
اصطکاک و چسبندگی اطراف سیلو در برابر لغزش خاک مقاومت میکنند و در نتیجه باعث کاهش فشار جانبی خاک میگردند. بسیاری از متخصصان معتقد هستند که فشار جانبی خاک بر روی دیوارهای لگینگ استفاده شده در پایدارسازی گودها پایدارسازی گودها (پایدارسازی گود توسط سازه نگهبان ها، نیلینگ ، انکراژ، میکروپایل ، تاپدان و …) در طول ارتفاع برای برخی از انواع خاکها مقدار ثابتی میباشد. دیوارهای لگینگ معمولا توسط روابط تجربی طراحی میگردند.
روشهای طراحی لگینگ والها
یک روش شامل جدولی میباشد که براساس جنس خاک، فاصله دهانههای شمعها و ارتفاع دیوارها ضخامتی برای دیوارهای لگینگ ارایه گردیده است. این جدول توسط Goldberg-Zoino و همکارانش ارایه گردیده است. در این نمودار خاکها براساس درجه صلاحیتشان دستهبندی گردیدهاند. از ایرادات این نمودار این است که در واقع فقط برای لگینگ والهای از جنس چوب و بدون سربار میباشد.
روش دیگری که برای طراحی لگینگ والهای مورد استفاده در پایدارسازی گودها ( توسط سازه نگهبان ها، نیلینگ، انکراژ، تاپدان و …) استفاده میشود روش Terzaghi’s trap door analogy میباشد.
طبق این روش گفته شده است که وقتی یک بازشو در یک سازه خاکی به وجود میآید محدوده برشیای در بالای این بازشو ایجاد میگردد، خاک بالای محدوده تحت برش توسط نیروی قوس شدگی خاک در جای خودش باقی میماند.
بنابراین، بار وارد شده بر روی قسمت بازشو برابر است با وزن خاک زیر محدوده برشی میباشد، این وزن از خاک کاملا مستقل از وزن خاک در بالای بازشو میباشد و فقط به دانسیته و مقاومت برشی خاکی که هندسه محدوده برشی را مشخص مینماید، بستگی دارد.
همچنین بخوانید: پدیده قوسزدگی در پایدارسازی گود