روشهای طراحی ریزشمع یا میکروپایل(micropile)
این مقاله هم شامل روش طراحی بر اساس بار سرویس “SLD” (یا همان طراحی به روش تنش مجاز) و هم روش طراحی بر اساس بار ضریبدار “LFD” (یا روش طراحی بر اساس مقاومت) میباشد که در ویرایش شانزدهم دفترچه مشخصات استاندارد 1996 آشتو برای پلهای بزرگراهی، توضیح داده شدهاند. در حال حاضر مهندسین سازه از هر دو روشSLD و LFD استفاده میکنند، اما بیشتر در حال فاصله گرفتن از SLD و رفتن بسوی LFD و ویرایشهای جدید آن یعنی روش LRFD (یا همان طراحی بر اساس بار و مقاومت) (دفترچه مشخصات جدید آشتو برای طرح LRFD پلها) میباشند. مهندسین ژئوتکنیک عمدتاً از روش SLD استفاده میکنند، اما آنها نیز در حال حرکت بسمت روشهای LFDو LRFD میباشند.
هر سه این روشهای طراحی، بابت عدم قطعیت در خصوص بارها و مقاومت مصالح سازهای و ژئوتکنیکی (بدلیل طبیعت تصادفی و غیر قابل پیشبینی) یکسری ضرایب ایمنی را پیشنهاد میکنند. این ضرایب ایمنی همچنین بایستی دربرگیرنده نقصان طبیعی اطلاعات در طی طراحی نیز باشد.
Qi : تاثیر بار ناشی از اجزاء بار (بار مرده، زنده، فشار خاک و ….)φ : ضریب کاهش مقاومت γ : ضریب بار گروهی بر طبق جدول 3.22.1 A آشتو
βi : ضریب اجزاء بار انفرادی بر طبق جدول 3.22.1 A آشتوLF : ضریب بار ترکیب γ و βi FS : ضریب ایمنی
n : تعداد اجزاء بار
برای تشریح آیتمهای LFD و SLD و ارتباط بین آنها به شکل 1 توجه کنید. در روش SLD، ضریب ایمنی به روشی نسبتاً شهودی و مبتنی بر تجربه و قضاوت مهندسی انتخاب میشود. SLD بارها و مقاومت مصالح را بعنوان ثابتهای مشخص اصلاح میکند. این روش مقاومت اسمی (نهایی) مصالح را تا حد یک بار مجاز کاهش میدهد که بار طرح نبایستی از آن تجاوز کند. بار طرح ابزاری برای کنترل گروه اجزاء بار (مرده، زنده، فشار خاک و …)، مذکور در جدول 3.22.1 A میباشد. جدول 3.22.1 A انواع بار را بجز بارهای لرزهای مذکور در بخش I-A دفترچه مشخصات آشتو (به بخش 3.21 آشتو رجوع کنید)، در بر میگیرد.
در روشهای LFD و LRFD ضرائب ایمنی شامل دو جزء میباشند. ضریب بار (LF) که بیانگر بار طرح میباشد، و یک ضریب کاهش مقاومت “φ” که مقاومت اسمی مصالح را کاهش میدهد. در LFD و LRFD به همه المانهای سازه یک احتمال گسیختگی اختصاص داده میشود، بنابراین همه المانها بطور مساوی کار میکنند، بدون اینکه المانی در قیاس با سایر المانهای سازه قویتر یا ضعیفتر طراحی شده باشد. عدم قطعیت در بار بواسطه ضریب بار “LF” و عدم قطعیت در مقاومت مصالح با ضریب کاهش مقاومت “φ” بیان میگردد.
LFD در قیاس با روش قطعی SLD نسبت به طبیعت تصادفی بارهای طرح و مقاومت مصالح، یک روش مبتنی بر احتمال میباشد. در این روش برای جداسازی توزیع بارهای طرح و کفایت مقاومت مصالح بخاطر حفظ یک تراز قابل قبول از ریسک در برابر گسیختگی، از تئوری احتمالات استفاده میشود. LFD لازم میداند که اجزاء بار با ضرایب بار بیان گردند و مطابق جدول 3.22.1 A آشتو، گروه بندی شوند. مقاومت مورد نیاز بایستی از مقاومت طرح کمتر باشد. مقاومت طرح همان مقاومت اسمی مصالح است که با ضریب کاهش مقاومت φ، کاهش داده شده است.
روش طراحی ویژه ترکیب بارهای لرزهای
بخش I-A آشتو روندی را برای طرح لرزهای مشخص میکند که مبتنی بر استفاده از مقاومت اسمی کامل فونداسیون برای ایستادگی در برابر ترکیب بارهای بدون ضریب کنترل شده میباشد که برای وقوع همزمان با بارهای لرزهای (بار مرده، بار بالابرها، سیل و فشار خاک) لحاظ شده است. این کتاب برای طراحی مجموعه خاک- دوغاب، روش LFD را برای ترکیب بارهای لرزهای با استفاده از ضرایب بار و ضریب مقاومت φ=1 توصیه میکند.
مقاومت اسمی مجموعه خاک – دوغاب
مقاومت اسمی مورد استفاده در روشهایSLD و LFD با اتخاذ یک مقاومت واحد بر مساحت، از جدول 2 بدست میآید.
ضریب ایمنی SLD برای مجموعه خاک- دوغاب
ضریب ایمنی “FS” توصیه شده در این فصل برای مقادیر مجاز مجموعه خاک- دوغاب در طراحیهای معمول SLD برابر “5/2” میباشد. این توصیه مبتنی بر تجربیات ملی و پروسههای طراحی و ساخت مذکور بوده و همچنین از بررسیهای محلی و آزمایش شاهد، تاثیر میپذیرد. جاییکه اطلاعات و گزارشهای خاک محل، نشانگر شرایطی بسیار استوار و مستحکم باشند (مانند سنگهای بدون ترک و جوان) میتوان این مقدار را کاهش داد.
ضرایب “φG“ LFD برای مجموعه خاک- دوغاب
در حال حاضر ضرایب “φG” مقاومت مجموعه خاک- دوغاب در ریزشمع (یا میکروپایل) ها، آنطور که بایستی بر طبق تئوری احتمالات تعیین شود، تعیین نشده است. اما تجربیات زیادی در زمینه طرحهای SLD در ریزشمع (یا میکروپایل) ها و مهارکوبی زمین وجود دارد که از بسیاری جنبهها مشابه میباشند. بنابراین در این مقاله پیشنهاد میشود که، ضرایب “φG” مقاومت مجموعه خاک- دوغاب با کالیبره کردن ضریب ایمنی SLD بدست آید، مادامیکه مقادیر مبتنی بر احتمالات توسعه یافته و توسط کاربران پذیرفته گردند. بدین ترتیب یک طرح LFD معادل با همان طرح SLD برای مجموعه خاک- دوغاب منتج میشود. روند ذیل نشان میدهد که ضرایب “φG” برای LFD را چگونه از روی ضریب ایمنی SLD کالیبره کنیم. در واقع هر واحد منحصر به فرد از بارها نیاز به یک ضریب “φG” متفاوت دارد.
روش SLD
بارهای مجاز ≥ بارهای طرح
روش LFD
مقاومت طرح ≥ مقاومت مورد نیاز
در حالیکه “Rn” برای SLD و LFD یکسان میباشد، “φG” بایستی بین SLD وLFD بقرار زیر کالیبره گردد.
برای ترکیب بار “1” آشتو داریم:
Γ =1.3 ، BD =1 ؛ BL=1.67 ؛ BCF =1 ؛ BB =1؛ BSF =1
BE =1.3 برای فشار جانبی خاک ؛ FS : ضریب اطمینان
QD : بار مرده ؛ QL : بار زنده ؛ QCF : نیروی برون مرکز ؛ QE : فشار خاک
QB : نیروی بالابر ؛ QSF : فشار جریان سیل
جدول 1 نشان میدهد که “φG” چگونه برای ترکیبات مختلف بارهای ترکیب بار “1” آشتو، (بارهای مرده، زنده و فشار زمین) تحت FS=2.5 تغییر میکند.
در این جدول، مقدار “φG” بقرار زیر محاسبه شده است:
این جدول همچنین ضریب (FS) LF= φG مرکب از ضرایب بار γ و β، را نشان میدهد. این اطلاعات بیانگر آن است که 0/1 φG = را میتوان بعنوان یک مقدار محافظه کارانه در طراحیهای معمول LFD استفاده کرد. مقادیر بزرگتر φG برای ترکیب بار کنترلی، بایستی با ضرایب بارهایشان کالیبره شوند.
- برای ترکیب بار IA-X آشتو:
جاییکه؛ OS، بر طبق جدول 3.22.1 A آشتو برابر ضریب بیش تنش میباشد.
جدول 1. ضریب φG کالیبره شده LFD برای نسبتهای متفاوت از QD , QL و QE | ||||
LF | φG | QE | QL | QD |
30/1 | 52/0 | 0/1 | ||
38/1 | 55/0 | 0/0 | 1/0 | 9/0 |
35/1 | 54/0 | 1/0 | 0/0 | |
43/1 | 57/0 | 1/0 | 1/0 | 8/0 |
48/1 | 59/0 | 0/0 | 2/0 | |
48/1 | 59/0 | 2/0 | 1/0 | 7/0 |
53/1 | 61/0 | 1/0 | 2/0 | |
55/1 | 62/0 | 0/0 | 3/0 | |
50/1 | 60/0 | 3/0 | 1/0 | 6/0 |
55/1 | 62/0 | 2/0 | 2/0 | |
60/1 | 64/0 | 1/0 | 3/0 | |
55/1 | 62/0 | 4/0 | 1/0 | 5/0 |
60/1 | 64/0 | 3/0 | 2/0 | |
65/1 | 66/0 | 2/0 | 3/0 | |
68/1 | 67/0 | 1/0 | 4/0 | |
73/1 | 69/0 | 0/0 | 5/0 | |
58/1 | 63/0 | 5/0 | 1/0 | 4/0 |
63/1 | 65/0 | 4/0 | 2/0 | |
68/1 | 67/0 | 3/0 | 3/0 | |
73/1 | 69/0 | 2/0 | 4/0 | |
78/1 | 71/0 | 1/0 | 5/0 | |
83/1 | 73/0 | 0/0 | 6/0 | |
63/1 | 65/0 | 6/0 | 1/0 | 3/0 |
68/1 | 67/0 | 5/0 | 2/0 | |
73/1 | 69/0 | 4/0 | 3/0 | |
78/1 | 71/0 | 3/0 | 4/0 | |
83/1 | 73/0 | 2/0 | 5/0 | |
85/1 | 74/0 | 1/0 | 6/0 | |
90/1 | 76/0 | 0/0 | 7/0 | |
65/1 | 66/0 | 7/0 | 1/0 | 2/0 |
70/1 | 68/0 | 6/0 | 2/0 | |
75/1 | 70/0 | 5/0 | 3/0 | |
80/1 | 72/0 | 4/0 | 4/0 | |
85/1 | 74/0 | 3/0 | 5/0 | |
90/1 | 76/0 | 2/0 | 6/0 | |
95/1 | 78/0 | 1/0 | 7/0 | |
00/2 | 80/0 | 0/0 | 8/0 | |
70/1 | 86/0 | 8/0 | 1/0 | 1/0 |
03/2 | 81/0 | 1/0 | 8/0 | |
نکته: LF در اکثر طرحها بین 3/1 الی 7/1 تغییر میکند. |
- طراحی ژئوتکنیکی
مقتضیات بررسیهای ژئوتکنیکی
اکتشافات زیرسطحی مورد نیاز برای طراحی ریزشمع (یا میکروپایل) ها عمدتاً از مقتضیات لازم برای سایر المانهای فونداسیونهای عمیق (مانند میل چاههای حفاری شده یا شمعهای درجا)، بیشتر نیست. اطلاعات زیر برای طراحی مناسب ریزشمع (یا میکروپایل) ها ضروری میباشد:
- زمین شناسی عمومی
- تاریخچه محل (معدنکاری، حفاریهای پیشین، مشکلات مربوط به ساخت و سازهای پیشین، روشهای ساخت تاسیسات یا زیرزمینها و فونداسیونهای مجاور)
- تشریح پروسههای ژئولوژیکی یا مدهای رسوبگذاری و نهشتهسازی لایههای زمین
- لوگ حفاریهای خاک بدست آمده از همسایگی سازه که شامل تشریح و طبقهبندی لایه های خاک، وزن مخصوص، میزان رطوبت، مقادیر آزمایش نفوذ استاندارد (SPT) یا نفوذ مخروط (CPT)، و تشریح شرایط آب زیرزمینی باشد. عمق حفاری باید از حداکثر ارتفاع پیش بینی شده شمع فراتر رود و همچنین جزئیات خاک، بویژه برای لایههای خاک ناحیه پیوند، تشریح شود.
- پروفیل زیر سطحی خاک در امتداد آرایش سازه، بدست آمده از اطلاعات حفاری خاک که حداقل موئد نوع خاک و مقادیر SPT باشد، بایستی برای ارتفاع لایههای متغیر خاک و تعیین بدترین شرایط خاک تهیه شود.
- ارزیابی پارامترهای مقاومت برشی خاک و تعیین حدود اتربرگ برای خاکهای چسبنده، و توزیع اندازه دانه ها برای خاکهای دانهای.
- اگر با لایه سنگی مواجه شدیم بایستی؛ لوگ طبقه بندی سنگ، نرخهای نفوذ، درجه هوازدگی و ترک خوردگی، اندازهگیری RGD ، مقاومت فشاری محصور نشده، و مشاهدات حفاری تهیه گردد.
- در صورت امکان تعیین حضور خاکهای با شرایط خطرآفرین، آلوده و یا چسبنده. این کار ممکن است شامل تعیین، مقاومت الکتریکی ویژه، PH، و حضور سولفاتها، کلراید و سرب گردد.
بطور کلی، همه تفاسیر مربوط به اطلاعات ژئوتکنیکی بایستی تهیه گردد. شاخصهای اساسی و گستره لایههای خاک تعیین شده از بررسیهای ژئوتکنیکی را میتوان در طی اجرای شمعها، بواسطه نظارت و بازبینی و ثبت و نگارش سرعتهای نفوذ، عملیات حفاری، خروجی سیال پاکسازی، و مقاطع خاکی، مورد بررسی و تایید قرار داد.
ظرفیت ژئوتکنیکی مجموعه خاک- دوغاب
بدلیل عوامل زیر، معمولاً در طراحیها فرض میشود که بار ریزشمع (یا میکروپایل) ها بدون هیچ گونه مشارکت ظرفیت باربری نوک و صرفاً از طریق اصطکاک جلدی بین خاک- دوغاب به زمین انتقال مییابد:
- ظرفیت بالای مجموعه خاک- دوغاب که میتواند با اجرای متوالی مراحل ساخت ریزشمع (یا میکروپایل) بدست آید. این ظرفیت برای ریزشمع (یا میکروپایل) های با قطر معمول ناحیه پیوند (150-300 م.م.)، در خاکهای دانهای متراکم به مقدار نهایی فراتر از 365 کیلونیوتن بر هر متر از طول پیوند و در سنگهای مستحکم فراتر از 750 کیلونیوتن بر هر متر طول پیوند میرسد.
- سطح جانبی (اصطکاک جلدی) بطور قابل توجهی بیشتر از مساحت انتهای ریزشمع (یا میکروپایل) میباشد. برای شمعی با قطر200 م.م. و طول 6 متر، سطح جانبی 120 برابر بیشتر از سطح مقطع انتهای شمع میباشد.
- حرکت مورد نیاز شمع جهت بسیج مقاومت اصطکاکی بطور قابل ملاحظهای کمتر از مقدار مشابه برای بسیج مقاومت انتهای شمع میباشد.
وابستگی شمعها به اصطکاک جلدی به لحاظ ژئوتکنیکی در کشش و فشار یکسان در نظر گرفته میشود. این یک فرض طراحی رایج در تعیین طول پیوند، در یک شمع فشاری-کششی میباشد.
ابزارسنجی آزمایشهای صورت گرفته بر روی مهارهای Tieback و ریزشمع (یا میکروپایل) ها نشان داده است که بویژه در خاکهای متراکم و سخت و سنگهای مستحکم، نرخ انتقال بار به زمین در انتهای طول پیوند بیشتر است. این موضوع در زمان محاسبه نشستهای مورد انتظار شمع، بیشتر مد نظر قرار میگیرد. طبق مشاهدات عملی میتوان گفت که، تمرکز عکس العمل بارگذاری اعمال شده در بخشهای فوقانی طول پیوند بطور موثر طول تغییر شکل (الاستیک) شمع را کاهش داده و مقدار نشست را، بویژه در خاکهای سخت و سنگها کاهش میدهد.
در حالیکه استفاده از ریزشمع (یا میکروپایل) ها به سرعت توسعه مییابد، طراحیهای ژئوتکنیکی کنونی اساساً مبتنی بر تجربیات و تحقیقات در میل چاههای حفر شده، میخکوبی خاک و مهارهای Tieback میباشد.
- مقادیر “αbond nominal strength“ برای مجموعه خاک- دوغاب
جدول 2 رهنمودهای ارزیابی مقادیر مقاومت اسمی (نهایی) مجموعه خاک- دوغاب را ارائه میکند. این جدول شامل مقادیری برای 4 روش تزریق شمعها (نوع A، نوع B، نوعC و نوع D) تحت شرایط زمینی مختلف میباشد. مقادیر مقاومت اسمی خاک- دوغاب عموماً مبتنی بر تجارب پیمانکاران و مهندسین ژئوتکنیکی است. جدول 2 محدودهای از مقادیر معمول مقاومت اسمی را برای روشهای مختلف اجرا و شرایط زمینی متفاوت، ارائه میکند.
این مقادیر را میتوان برای ارزیابی مقادیر طرح محوری فشاری و کششی ژئوتکنیکی شمع در روشهای SLD و LFD بکار برد. زمانیکه این مقادیر بر حسب شرایط عملی زمین، حفاری، تزریق و پروسههای اجرای شمع، تغییر میکند طرح نهایی شمع بایستی توسط یک پیمانکار حرفهای که صلاحیت طراحی و اجرا و ساخت ریزشمع (یا میکروپایل) را داراست تکمیل شود. مقادیر ذیل با هدف مساعدت طراح در طراحی اولیه و ارزیابی عمومی طرح پایانی پیمانکار ارائه شدهاند.
بر اساس مستندات مناسب و اطلاعات دقیق از آزمایش بارگذاری، میتوان مقادیر بیشتری را استفاده نمود.
جدول 2. مقادیر “α” (مقاومت اسمی مجموعه خاک- دوغاب) برای طراحی اولیه ریزشمع (یا میکروپایل) | ||||
تشریح سنگ / خاک | محدوده مقاومت اسمی مجموعه خاک- دوغاب (کیلوپاسکال) | |||
نوع A | نوع B | نوع C | نوع D | |
سیلت و رس (مقداری ماسه)
(نرم، حد پلاستیک متوسط) |
70 – 35 | 95 – 35 | 120 – 50 | 145 – 50 |
سیلت و رس (مقداری ماسه)
(سفت، متراکم تا خیلی متراکم) |
120 – 50 | 190 – 70 | 190 – 95 | 190 – 95 |
ماسه (مقداری سیلت)
(نرم، سست- متراکم متوسط) |
145 – 70 | 190 – 70 | 190 – 95 | 240 – 95 |
ماسه (مقداری سیلت و شن)
(نرم- تیزگوشه، متوسط- خیلی متراکم) |
215 – 95 | 360 – 120 | 360 – 145 | 385 – 145 |
شن (مقداری ماسه)
(متوسط- خیلی متراکم) |
265 – 95 | 360 – 120 | 360 – 145 | 385 – 145 |
تیلهای یخچالی (سیلت،ماسه، شن)
(متوسط- خیلی متراکم، سیمانته) |
190 – 95 | 310 – 95 | 310 – 120 | 335 – 120 |
شیلهای نرم
(ترک خوردگی کم- متوسط، کمی هوازده) |
550 – 205 | موجود نیست | موجود نیست | موجود نیست |
شیلهای سخت و تخته سنگ
(ترک خوردگی کم- متوسط، کمی هوازده) |
1380 – 515 | موجود نیست | موجود نیست | موجود نیست |
سنگ آهک
(ترک خوردگی کم- متوسط، کمی هوازده) |
2070 – 1035 | موجود نیست | موجود نیست | موجود نیست |
ماسه سنگ
(ترک خوردگی کم- متوسط، کمی هوازده) |
1725 – 520 | موجود نیست | موجود نیست | موجود نیست |
گرانیت و بازالت
(ترک خوردگی کم- متوسط، کمی هوازده) |
4200 – 1380 | موجود نیست | موجود نیست | موجود نیست |
نوع A – فقط تزریق وزنی نوع B – تزریق فشاری از میان غلاف در حین بیرون کشیدن غلاف نوع C – ابتدا تزریق ثقلی، سپس تزریق تک مرحلهای دوغاب ثانویه تحت فشار نوع D – ابتدا تزریق ثقلی، سپس تزریق یک یا چند مرحلهای دوغاب ثانویه تحت فشار |
- بارهای محوری کششی و فشاری مجاز برای طول پیوند ژئوتکنیکی – SLD
PG-allowable = (αbond nominal strength × π × DIA bond ×طول غوطهوری) / F.S.
برای ترکیب بارهای غیر لرزهای (در خاک یا سنگ)، از 5/2= F.S. استفاده نمائید.
جائیکه DIAbond، قطر ناحیه پیوند خاک دوغاب میباشد.
- مقاومت محوری طرح کششی و فشاری برای طول پیوند ژئوتکنیکی – LFD
PG-design strength = φG ×α bond nominal strength × π × DIA bond ×طول غوطهوری
برای طرحهای معمول با ترکیب بارهای غیر لرزهای کالیبره شده نسبت به SLD، مذکور در بخش 5-3، از 6/0φG = استفاده کنید. برای ترکیب بارهای لرزهای، از 0/1 φG = استفاده نمائید.
- ظرفیت باربری ژئوتکنیکی نوک ریزشمع (یا میکروپایل)
ریزشمع (یا میکروپایل) های با بارگذاری متوسط در سنگها، برای ظرفیت باربری نوک طراحی میشوند. طراحی ممکن است شبیه به باربری نوک میل چاههای حفر شده یا شمعهای درجا انجام گیرد، یا ممکن است مبتنی بر تجربیات آزمایشهای بارگذاری پیشین در ریزشمع (یا میکروپایل) های مشابه باشد.
- گروه ریزشمع (یا میکروپایل) ها تحت بارگذاری محوری
طرح سیستمهای نگهبان فونداسیون با ریزشمع (یا میکروپایل) های ترکیبی ممکن است نیازمند اجرای گروهی از شمعها در کنار هم باشد. با سیستمهای مرسوم شمع، بسته به نوع شمع، روش اجرا، و شرایط خاک، تحت میزان بار متوسط یکسان برای هر شمع در گروه، ظرفیت باربری گروه شمع بطور قابل توجهی کمتر از مجموع ظرفیت شمعهای منفرد و نشستهای گروه شمع بزرگتر از نشست شمع منفرد میباشد. این تاثیر برای شمعهای حفاری شده بسیار بیشتر است، جاییکه قطر بزرگ چاه شمع تنشهای موثر عمل کننده در مقابل دیواره و کف شمع مجاور را، کاهش میدهد.
تاثیر گروه برای انواع شمعها همچون شمعهای اصطکاکی درجا یا ریزشمع (یا میکروپایل) های تزریق شده تحت فشار بسیار کم اهمیتتر است و حتی میتوان گفت بخاطر افزایش تنش موثر خاک ناشی از جابجایی خاک بواسطه راندن شمع یا تراکم خاک ناشی از تزریق فشاری، سودمند نیز میباشد. تاثیر “گروه شمع” با آزمایشهای بارگذاری تمام مقیاس بررسی شده است (Lizzi,1982 ; ASCE 1987)، و مشخص شده که در بارگذاری سیستم خاک- شمع، تاثیر گروه مثبت میباشد. این تاثیر در خاکهای دانهای نسبت به خاکهای چسبنده، برجستهتر است.
برای شمعهای پیشساخته (رانش با ارتعاش یا نیرو)، بخش 4.5.6.4 آشتو توصیه میکند که، ظرفیت باربری (انفرادی) گروه شمعها کاهش داده شود به استثنای شمعهای اصطکاکی اجرا شده در خاکهای چسبنده، جاییکه بایستی ضریب تاثیر “7/0” بر شمعها با فاصله مرکز به مرکز کمتر از 3 برابر قطر شمع، اعمال گردد. برای ریزشمع (یا میکروپایل) های تزریقی تحت فشار (نوع B , C , D) با قطر معمول 200 م.م. و فاصله مرکز به مرکز “75/0 تا 1 متر”، نیازی به در نظر گرفتن ضریب کاهش گروه نمیباشد.
برای شمعهای تزریقی تحت نیروی ثقل (نوع A)، نوع خاک و روش تزریق بایستی به لحاظ تاثیر بر تنش موثر خاک اطراف شمعها و تاثیر بر گروه شمعها بررسی شود. اگر با گروه شمعها بعنوان یک شمع برخورد کنیم میتوان روشی مشابه روش مورد استفاده در شمعهای حفر شده بکار گرفت، به نحوی که محیط و سطح مقطع گروه شمع، مبین ابعاد شمع منفرد باشد.
- طرح سازهای ریزشمع (یا میکروپایل) ها
در طرح سازهای ریزشمع (یا میکروپایل) ها، بایستی به آئین نامه های محلی یا دستورالعملهای ساخت رجوع شود. ممکن است همواره ملاحظات خاص طرح ریزشمع (یا میکروپایل) ها به طور مشخص و کافی در این آئین نامهها و دستور العملها ذکر نشده باشد. در این مواقع تفسیرهای معقول توسط همه کارگروهها، متکی بر آزمایشات محلی مناسب ضروری میباشد. در این بخش، طراحی قسمتهای مختلف ریزشمع (یا میکروپایل) با سیستم تقویتی ترکیبی بر اساس ویرایش شانزدهم دفترچه مشخصات استاندارد آشتو 1996 برای پلهای بزرگراهی بررسی میشود. هر دو روش SLD و LFD ارائه میشود.
طرح ریزشمع (یا میکروپایل) بررسی شده در این بخش در شکل 2 نشان داده شده است که شامل یک طول تقویت شده فوقانی با غلاف فولادی دائم به همراه یک میلگرد تقویتی مرکزی و یک طول پیوند تزریقی تحت فشار کم میباشد که با میلگرد مرکزی تقویت شده است.
- ظرفیت باربری سازهای طول غلاف شده شمع
بارهای کششی و فشاری مجاز (SLD) و مقاومت طرح مجاز (LFD) برای قسمت غلاف شده فوقانی شمع را میتوان با معادلاتی همچون موارد مذکور در بخشهای زیرین تعیین نمود. از آنجا که معمولاً قسمت فوقانی شمع در خاکهای ضعیف فوقانی قرار داده میشوند، در نظر گرفتن طول مهار نشده جانبی، جزئی از پروسه تعیین ظرفیت فشاری میباشد.
برای محاسبه بارهای مجاز (SLD) و مقاومت طرح (LFD)، میتوان از بخش تغییرشکل یافته شمع استفاده نمود. اما این کار نیاز به مستندات دقیق از کرنشهای مجاز (SLD) و نهایی (LFD) برای هر جزء از مصالح دارد. در بیشتر شمعهایی که با خاک احاطه میشوند، طول مهار نشده موثر برابر صفر است و بنابراین کاهشی هم در کمانش صورت نمیگیرد بجز شمعهایی که بالاتر از سطح زمین ادامه یافتهاند، شمعهایی که در معرض شستگی قرار دارند، شمعهایی اجرا شده در غارها و معدنها و شمعهای اجرا شده در خاکهای مستعد روانگرایی.
فرمول بار مجاز برای شمعهایی با طول مهار نشده در بخش 5-6-5 ارائه گردیده است.
- طول غلاف شده شمع (طراحی بر اساس بار سرویس)
برای سازگاری کرنشی بین غلاف و میلگرد (به 5-5-7 رجوع کنید)، از فولادهایی با مشخصات تنش تسلیم ذیل استفاده کنید:
Fy-steel = Min of {Fy-bar , Fy-casing}
بار کششی مجاز:
Pt-allowable = 0.55Fy-steel × (Areabar + Areacasing)
(توجه: ضریب “55/0” بر مبنای جدول 10.32.1 A آشتو میباشد).
بار فشاری مجاز:
Fa = Fy-steel / F.S. , F.S. = 2.12
Pt-allowable = 0.4f´c-grout × Areagrout + 0.47Fy-steel × (Areabar + Areacasing)
(نکته: ضرایب “4/0” بر طبق بخش 8.15.2.1.1 آشتو ؛ و “47/0” نیز بر طبق آشتو میباشند، برای مثال [ 1 / 2.12= 0.47 ])
- طول غلاف شده شمع (طراحی بر اساس بار ضریبدار)
برای لحاظ نمودن سازگاری کرنشی بین غلاف و میلگرد (به بخش 5-5-7 رجوع کنید)، از فولاد با تنش تسلیم ذیل استفاده کنید:
Fy-steel = Min of { Fy-bar , Fy-casing }
مقاومت طرح کششی:
Pt-nominal = Fy-steel × (Areabar + Areacasing) , Pt-design = φt × Pt-nomina , φt = 0.90
Pt-design = 0.90 Fy-steel × (Areabar + Areacasing)
مقاومت طرح فشاری:
Pc-nominal = 0.85f´c-grout × Area grout + Fy-steel × (Areabar + Areacasing)
Pc-design = φc × Pc-nomina , φc = 0.85
Pc-design = 0.85 × [0.85f´c-grout × Area grout + Fy-steel × (Areabar + Areacasing)]
- طول غلاف نشده شمع
بار مجاز کششی و فشاری (SLD)و مقاومت طرح (LFD) برای شمع با طول پیوند مهار نشده در دو بخش ذیل ذکر شده است. از آنجا که بخشهای غلاف نشده تحتانی (نوعاً) ضعیفترین بخش بلحاظ سازهای میباشند، یک حد مجاز برای ظرفیت باربری ژئوتکنیکی دوغاب- خاک در امتداد بخش غلاف شده فوقانی طول پیوند (طول غوطهوری) در نظر گرفته میشود.
این ظرفیت (Ptransfer desing برای LFS و Ptransfer allowable برای SLD) جهت تحمل بار طرح (SLD) یا مقاومت مورد نیاز (LFD) به ظرفیت باربری سازهای شمع غلاف نشده اضافه میشود. روش دیگر برای نمایش Ptransfer این است که آن را بعنوان ظرفیت باربری مجموعه خاک- دوغاب در امتداد طول غوطهوری در نظر بگیریم که میتوان از آن برای کاهش بار شمع در طراحی طول غلاف نشده شمع استفاده کرد.
در پروسه طراحی، معمولاً ابتدا مقدار Ptransfer تخمین زده شده و سپس بررسی و تایید میگردد. ممکن است در جهت محافظه کاری از Ptransfer صرف نظر گردیده و به شمعهای متکی بر نوک اعمال نگردد. این امر بر “αbond nominal strength” در طول ناحیه غوطهوری مبتنی است (طول غلافی که در داخل طول پیوند غوطهور میشود). برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد طول غوطهوری و ظرفیت Ptransfer به بخش 5-5-6 رجوع نمائید. مقدار “φc” فشاری برای LFD، بمنظور تامین ضریب اطمینانی شبیه به مقدار فشردگی SLD، برابر φc=0.75انتخاب شده است. زمانیکه طول غلاف نشده عمدتاً از میلگردهای فولادی تقویتی احاطه شده با دوغاب و کاملاً نگهداری شده توسط خاک (زمین) تشکیل شده باشد، مقادیر بزرگتر φc (مثلاً 85/0) موجه میباشند. برای استفاده از مقادیر مقاومت طرح واقعی مصالح، به بخش 5-5-7 رجوع کرده و سازگاری کرنشی بین اجزاء شمع را ملاحظه کنید.
- طول غلاف نشده شمع (طراحی بر اساس بار سرویس)
بار مجاز طول پیوند غلاف شده (طول غوطهوری) = Ptransfer allowable
Ptransfer allowable = (αbond nominal strength × π × DIAbond ×طول غوطهوری) / F.S.
معمولاً، ابتدا طول غوطهوری را فرض کرده و سپس صحت آن بررسی و تایید میگردد. برای توضیحات بیشتر به بخش 5- 5- 6 را رجوع کنید.
بار کششی مجاز:
Pt-allowable = 0.55Fy-bar × Areabar + Ptransfer allowable
نکته: ضریب “55/0” بر طبق جدول 10.32.1 A آشتو انتخاب شده است.
بار فشاری مجاز:
Pc-allowable = 0.40f´c-grout ×Area grout + 0.47 F y-bar ×Areabar + Ptransfer allowable
نکته: ضرایب “4/0” بر طبق بخش 8.15.2.1.1 آشتو و “47/0” نیز بر طبق آشتو انتخاب شدهاند.
مثلاً [ 1/2.12=0.47 ].
- طول غلاف نشده شمع (طراحی بر اساس بار ضریبدار)
مقاومت طرح طول پیوند غلاف شده (طول غوطهوری) = Ptransfer design
طول غوطهوری×Ptransfer design = φG × αbond nominal strength × π × DIAbond
معمولاً طول غوطهوری فرض گشته و سپس صحت آن بررسی و تایید میگردد. برای توضیحات بیشتر به بخش 5-5-6 رجوع کنید. در معادله فوق، φG=0.6 برای طراحیهای معمول با ترکیب بارهای غیر لرزهای یا کالیبره شده نسبت SLD (مذکور در بخش 5-3) میباشد، و φG=1.0 برای ترکیب بارهای لرزهای میباشد.
مقاومت طرح کششی:
P t-design = [0.90F y-bar × Areabar] + Ptransfer design
نکته: ضریب “9/0” بر طبق AISC LFRD , D1-1 انتخاب شده است.
مقاومت طرح فشاری:
P c-design = 0.75×[ 0.85f´c-grout + Fy-bar × Areabar ] + Ptransfer design
نکته: زمانیکه مقادیر سازهای “φ” (9/0 برای کشش و 75/0 برای فشار) متفاوت از مقادیر “φG” استفاده شده برای Ptransfer design باشند، فرمول مقاومت طرح برای طول غلاف نشده شمع به شکل مذکور بیان میگردد. مقدار “1 “φG=برای ترکیب بارهای غیر لرزهای صرفاً برای مقادیر ژئوتکنیکی “α bond nominal strength” مجاز میباشد.
درج دیدگاه