شرکت پی‌بان | Peyban

در طراحی پایدارسازی گود به روش میخکوبی یا نیلینگ چه ملاحظات بلندمدت یا کوتاه مدتی باید لحاظ گردد؟

ملاحظات طراحی در طراحی پایدارسازی گود به روش میخکوبی یا نیلینگ

همچون بسیاری از سایر پروژه­های ژئوتکنیکی، جریان آب سطحی و آب زیرزمینی می­تواند موجب بروز مشکلات حین ساخت، افزایش هزینه و زمان ساخت، خدشه بر تمامیت بلند مدت سازه، و تضعیف عملکرد دیوار پایدارسازی شده به روش میخکوبی (یا نیلینگ) گردد. برای به حداقل رساندن این مسائل، بایستی جریان آب سطحی و زیرزمینی هم طی ساخت و هم بعد از ساخت دیوار پایدارسازی شده به روش میخکوبی (یا نیلینگ) کنترل شود. همچنین زمانیکه یک سیستم زهکشی موثر و کارا برای کنترل تراز آب پشت دیوار پایدارسازی شده اجرا ­شود، دیوارهای پایدارسازی شده به روش میخکوبی (یا نیلینگ) بطور قابل ملاحظه­ای بهتر عمل می­کنند. در ادامه سیستم­های کنترل زهکشی مورد استفاده در دیوار پایدارسازی شده به روش میخکوبی (یا نیلینگ)، به اختصار تشریح شده­اند.

اقدامات تخلیه آب در حین ساخت شامل، کنترل رواناب سطحی و جریان زیرزمینی بالا آمده یا مرتبط با نواحی نشت موضعی می­باشد. حفر یک نهر جداساز آب­های سطحی در امتداد تاج حفاری، با پوشش بتنی که درحین شاتکریت مرحله اول خاکبرداری اعمال می­شود، یک راهکار توصیه شده برای کنترل جریان آب­های سطحی می­باشد. مضافاً اگر مهندسین طراح بر این باور باشند که تاثیر آب­های زیر زمینی موضعی یا کوتاه مدت می­باشند، برای پایین بردن تراز آب زیرزمینی می­توان بطور موقت یکسری چاه یا well point پشت طول میخ (یا مسلح‌کننده نیلینگ) ­ها اجرا نمود. اما این روش ممکن است منجر به بالا رفتن هزینه­های ساخت و تاخیر در زمان­بندی پروژه گردد.

این المان­ها نوارهایی از جنس ژئوسنتتیک با عرض تقریبی 200 تا 400 میلیمتر هستند. آنها در ردیف­های عمودی در امتداد کل عمق دیوار پایدارسازی شده در مقابل جبهه حفاری (شکل 1) قرار می­گیرند. معمولاً فاصله افقی زهکش­ها برابر با فاصله افقی میخ (یا مسلح‌کننده نیلینگ)­ها می­باشد. انتهای پایینی نوارها بدرون یک لوله زهکش که در امتداد کف دیوار پایدارسازی شده واقع شده و یا به میان یک weep hole در کف دیوار پایدارسازی شده وارد می­شود. برای جبهه­های حفاری خیلی نا­منظم­، قرار دادن نوارهای زهکش پیش­ ساخته در مقابل جبهه حفاری دشوار و اغلب غیر عملی است. در برخی موارد ممکن است، نوارهای زهکش پیش­ساخته بین روکش شاتکریت و روکش دائمی بتن درجا ساندویچ شود، و همراه با زهکش که بر روی weep holeهای با قطر 50 تا 75 میلیمتر که از بین روکش عبور کرده­اند، قرار گیرد. برای اطمینان از اینکه سیستم زهکشی در طی اجرای شاتکریت تحت ضربه قرار نگیرد، لازم است مهندس طراح رهنمودهای واضحی از پروسه ساخت و نظارت این نوع دیوارها ارائه کند. اگر عملکرد مناسب تضمین نگردد، تاثیر تراز آب زیرزمینی الزاماً بایستی در آنالیزها در نظر گرفته شود.

معمولاً لوله­ های پی­وی­سی با طولی معادل300 تا 400 میلیمتر و قطری برابر 50 تا 100 میلیمتر می­باشند که از میان روکش خارج شده و در محل نشت موضعی قرار می­گیرند. weep holeها همچنین در بخش انتهایی نوارهای زهکشی قائم استفاده می­شوند و آب­های جمع شده را از میان دیوار پایدارسازی شده خارج می­کنند.

شکل 1. زهکشی دیوارهای پایدارسازی شده به روش میخکوبی (یا نیلینگ)

 

لوله­های زهکشی افقی یا کم شیب ممکن است جایی نصب شوند که کنترل فشار آب زیرزمینی اعمالی بر توده خاک حائل شده، ضروری می­باشد. لوله­های زهکشی معمولاً شامل تیوب­های پیش ساخته یا مشبک از جنس پی­وی­سی با قطر 50 میلیمتر می­باشند که، با زاویه 5 تا 10 درجه نسبت به افق نصب می­گردند.

لوله­ های زهکش معمولاً درازتر از طول میخ (یا مسلح‌کننده نیلینگ)­ها می­باشند و برای ممانعت از ورود آب­های زیرزمینی در تماس با میخ (یا مسلح‌کننده نیلینگ)­ها یا بلوک خاک میخکوبی (یا نیلینگ) شده کفایت می­کنند، همانطور که در شکل 1 نشان داده شده است. طول زهکش­ها به کاربرد آنها بستگی دارد. برای تامین زهکش سطحی یا زهکشی آب­های نفوذی (perched) که بطور سرگردان در نزدیکی روکش حضور دارند، می­توان لوله­ های زهکشی به طول 3/0 تا 5/0 متر و در برخی موارد، 1 متر را نصب نمود. تراکم تقریبی زهکش­ها، یک زهکش برای هر 10 متر مربع روکش می­باشد. برای پیشگیری از پتانسیل نفوذ و دخول دوغاب بدرون لوله­های مشبک معمولاً لوله­ های زهکش بعد از اجرای میخ (یا مسلح‌کننده نیلینگ)­ها مستقر می­شوند. لوله­ ها معمولاً بین روکش و دیوار پایدارسازی شده واقع می­شوند.

لوله پی­وی­سی بایستی طبق شکل 5-26 مشبک باشد. اگر چه برای اجتناب از ورود دوغاب یا شاتکریت بداخل لوله­ها معمولاً لوله ­های زهکش بعد از استقرار میخ (یا مسلح‌کننده نیلینگ)­ها و اجرای شاتکریت نصب می­شوند، می­توان آنها را قبل از اجرای شاتکریت نیز نصب نمود. در این مورد، برای جلوگیری از ورود شاتکریت به داخل سوراخ­های لوله زهکش و مسدود نمودن سوراخ­های لوله مشبک بایستی از درپوش سیمانی (dry-pack) و کلاهک­های پی­وی­سی موقت استفاده نمود.

اقدامات کنترل دائمی آب­های سطحی شامل نصب یک نهر جداساز و منحرف کننده پشت دیوار پایدارسازی شده جهت پیشگیری از نفوذ رواناب سطحی به پشت دیوار پایدارسازی شده یا جریان یافتن بر روی لبه دیوار پایدارسازی شده می­باشد. همچنین ممکن است برای کاهش یا به تاخیر انداختن و پس زدن نفوذ آب بداخل خاک، از پوشش گیاهی استفاده شود.

لوله­ های زهکشی نیازمند مراقبت و محافظت بلند مدت می­باشند. آنالیز دیوارهای میخکوبی (یا نیلینگ) برای شرایط بلند مدت ممکن است نیازمند لحاظ نمودن پتانسیل ناخالصی (انسداد، clogging) باشد. انسداد زهکش­های افقی در اثر ناخالصی­ها و رسوبات و افزایش متناظر فشار آب، ضریب اطمینان در مقابل پایداری کلی و یا لغزش را کاهش خواهد داد و ممکن است بواسطه تاثیر بر اندرکنش خاک- میخ (یا مسلح‌کننده نیلینگ)، بر پایداری داخلی نیز تاثیر عکس داشته باشد.

تشکیل لنزهای یخی در مجاورت روکش دیوار پایدارسازی شده میخکوبی (یا نیلینگ) در خاک­های مستعد یخ زدگی ممکن است منجر به توسعه و ایجاد بارهای بزرگ هم بر روی روکش و هم سر میخ (یا مسلح‌کننده نیلینگ) شود. این پدیده ممکن است منجر به آسیب روکش (Byrne et al., 1998) گردد. در مواقعی که روکش برای مقاومت در برابر آسیب­های ناشی از یخ زدگی طراحی می­شود، میخ (یا مسلح‌کننده نیلینگ) یا اتصال بین میخ (یا مسلح‌کننده نیلینگ) و روکش هنوز می­تواند از یخ زدگی تاثیر پذیرد.

بزرگی و اندازه تاثیر بر روکش- خاک به عمق نفوذ یخ بندان، شدت و دوره یخ بندان، موجودیت آب، و سختی روکش بستگی دارد. طبق گزارشKingsbury et al.  نیروی موجود در سر میخ (یا مسلح‌کننده نیلینگ) ناشی از انجماد می­تواند تا 5/2 برابر بزرگ­تر از حداکثر نیروی فصلی میخ (یا مسلح‌کننده نیلینگ) بدون یخ زدگی باشد. افزایش بارهای روکش و میخ (یا مسلح‌کننده نیلینگ) بایستی در مناطقی که دوره یخ بندان عموماً بیشتر از یک هفته می­باشد، مناطقی که خاک­های مستعد یخ زدگی در نزدیکی رویه دیوار پایدارسازی شده وجود دارند و جاییکه رویه تقریباً در نزدیکی منبع آب می­باشد، پیش­بینی شود. مشخصات خاک­های مستعد یخ زدگی به قرار زیر می­باشد:

  1. بیش از 3% بخش جامد کوچک­تر از 02/0 میلیمتر باشد، برای خاک­های غیر یکنواخت (Cu > 5)
  2. بیش از 10% بخش جامد کوچک­تر از 02/0 میلیمتر باشد، برای خاک­های یکنواخت (مثلاً، Cu ≤ 5) (Cassgrande., 1931)

“Cu” ضریب یکنواختی می­باشد و از آزمایش­های توزیع دانه­بندی محاسبه می­شود.

بطور کلی بواسطه افزایش ضخامت دیوار پایدارسازی شده تا عمق تقریبی نفوذ یخبندان، می­توان تاثیر بار یخ­زدگی را برطرف نمود یا بطور قابل توجهی کاهش داد. این کار با قرار دادن خاکریز متخلخل (مثلاً، شنی) یا مصالح جدا کننده بین روکش موقت و دائمی، و یا بیرون روکش دائم انجام می­شود. شکل 3 جزئیات محافظت از یخ زدگی با استفاده از عایق­کاری استریفوم را نشان می­دهد. از آنجا که یک عایق استریفوم با ضخامت 25 میلیمتر معمولاً معادل با شن به ضخامت 3/0 متر در نظر گرفته می­شود، لایه نسبتاً نازکی از این مصالح محافظ مناسبی در مقابل یخ زدگی می­باشد.

شکل 2. جزئیات لوله زهکش برای کنترل آب­های زیرزمینی در دیوارهای میخکوبی (یا نیلینگ)

نکته:

  1. کلاهک محافظ لوله پی­وی­سی بایستی بعد از اجرای شاتکریت برداشته شود.
  2. فواصل زهکش­ها معمولاً 3/3 متر می­باشد.
  3. weep hole سوراخی است در دل دیوار پایدارسازی شده یا فونداسیون، که برای زهکشی آب نشتی و جمع شده طراحی می­گردد.
  4. نوعی تخته سخت و بسیار متراکم که از خمیر چوب فشرده ساخته می­شود و معمولاً رویه آن هموار و صاف می­باشد.

 

شکل 3. نمونه­هایی از دیوار میخکوبی (یا نیلینگ) شده با روکش محافظ یخ زدگی

بارهای خارجی ممکن است در بالای دیوار پایدارسازی شده به روش میخکوبی (یا نیلینگ) اعمال شوند و ممکن است از بارهای نسبتاً کم بزرگراهی (مثلاً، پشتیبانی سبک جاده) تا بارهای بزرگ (مثلاً، بارهای منتج از یک سازه حائل طره­ای نسبتاً بزرگ در بالای دیوار پایدارسازی شده) متغیر باشند. تحت شرایط بارگذاری نسبتاً سبک، می­توان از بارهای خارجی برای تعریف نیروی برش اضافی و لنگر خمشی در مقطع دیوار پایدارسازی شده در قسمت بالایی ردیف اول میخ (یا مسلح‌کننده نیلینگ)­ها استفاده نمود. سپس این بارها به بارهای محاسبه شده روکش در آنالیزهای بعدی اضافه می­شوند.

تحت بارهای بزرگ­تر (مثلاً، بارهای وارد از تکیه­ گاه­های پل)، ممکن است انجام یک آنالیز کامل اندرکنش خاک-سازه جهت تعیین چگونگی توزیع بارهای اضافی روکش و میخ (یا مسلح‌کننده نیلینگ) در سرتاسر دیوار پایدارسازی شده به روش میخکوبی (یا نیلینگ) لازم باشد. بزرگی و اندازه و توزیع بار انتقال یافته به دیوار پایدارسازی شده به فاصله بار تا دیوار پایدارسازی شده و نوع فونداسیون تحمل کننده بار (مثلاً، عمیق یا سطحی) بستگی دارد. اندازه این بارها ممکن است بطور قابل ملاحظه­ای افزایش یابد اگر سازه متحمل نیروهای لرزه­ای گردد.

وزن روکش موقت بایستی توسط میخ­ها یا سایر ابزارهای کمکی و مکمل تحمل شود مادامیکه تنش­های فشاری در محل تماس میخ-روکش توسعه می­یابند. این مسئله بویژه برای روکش مراحل اولیه خاکبرداری که طی مراحل بعدی حفاری نگهداری نمی­شوند، مهم می­باشد. برای ساخت روکشی با شاتکریت به ضخامت 100 میلیمتر، تجربه نشان داده که میخ­ها وزن روکش را بدون مشکل خاصی تحمل خواهند نمود. برای روکش­های شاتکریت ضخیم­تر، در طراحی تکیه­گاه روکش شاتکریت بایستی برای ظرفیت برشی میخ­ها و ظرفیت باربری خاک زیر میخ­ها ارزیابی شود. حداکثر ضخامت روکش شاتکریت که بتواند به این روش تحمل شود، به مقاومت خاک بستگی دارد. در زمین­های مستحکم روکش شاتکریت با ضخامت حدود 200 تا 250 میلیمتر، بخوبی تحمل می­شود.

اگر لازم باشد، وزن روکش شاتکریت بواسطه نصب المان­های مایل، کوتاه و تکمیلی که بعنوان یک “strut” فشاری عمل می­کند، تحمل می­شود. شکل 4 یک سیستم شمع پشت بند- میخ را نشان می­دهد که وزن پانل روکش را تحمل می­کند. اتصال دیوار پایدارسازی شده میخکوبی (یا نیلینگ) به روکش از نوع گل میخی می­باشد. المان شمع پشت بند- میخ دارای یک پلیت باربر تکیه­گاهی و سیستم اتصال فشاری می­باشد. شکل 4 همچنین روش محاسبه بارهای سرویس (متناسب با تکیه­گاه روکش) در میخ­ها و در شمع پشت بند- میخ­ها را نشان می­دهد. توجه کنید که مقاومت برشی در امتداد سطح مشترک خاک- روکش نادیده گرفته می­شود.

 

شکل 4. سیستم شمع پشت بند- میخ (منبع: Byrne et al. ,1988)

 

خروج از نسخه موبایل